با انقلاب بمانیم

جامعه شناسی یک جریان

تدبر در قرآن

معلوم نیست چندین و چند بار خداوند اخطار داد که ای جامعة ایمانی هشدار که من یک قوم دیگری را به جای شما می آورم …

مائده 54: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ

محمد 38: … وَ آن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ[1].

اینها تذکرهای مداوم خداست: اگر رفتار مناسبی نداشته باشید آنگاه من یک قوم دیگری را پای کار خواهم آورد. ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ یعنی آنها دیگر امثال شماها نیستند.

جدیت خدا

این آیات مملو از جدیت خداست. نشان دهندة حساسیت خداست. اینکه خداوند بر روی چه چیزی به شدت تعصب دارد:

آهای اهل ایمان، قرار نبود که یهود و نصاری اولیاءِ محبوب شما باشند.

قرار نبود به سمت آنها متمایل شوید.

گرفتن پرچم دین از یک قوم و سپردن به یک قوم دیگر حاکی از غیرت شدیدِ خداست.

جامعه شناسی یک جریان

یک اشکالی وجود دارد و البته که حتما یک اشکالی باید باشد که تمام حرص و جوش رهبرشان در غدیر خم بر زمین ماند و به جایی نرسید. حتما یک جریان در لایه هایی از جامعه وجود داشت که قلبشان مریض بود و مرض داشت. جامعه شناسی این جریان بسیار مهم است.

یک جامعه شناسِ قرآنی امروز بیاید به ما بگوید که چه بلایی بر سر جامعه آمده است؟ چه شد که خداوند در توصیف اهل بیت(ع) در کتابش می‌فرماید: «و بِئرٌ المُّعَطَّلَه» یعنی چاه‌هایی پر آب اما تعطیل. چاه‌هائیکه با اینکه مملو از آب است اما مشتری ندارد .. خواهان ندارد.

اولیاء شدن

قرار نبود یهود و نصاری، نازنین های جامعة ایمانی شوند. قرار نبود آنها قبلة آمال و آرزوهای جامعة ایمانی شوند. قرار نبود در چشمِ ما آنها بزرگ و اولیاء جا زده شوند مسحور آنان شویم. قرار نبود جامعة ایمانی متمایل به اولیائی و سَروری از برای آنها شود. قرار نبود آنها را سرور خودشان قرار دهند. آنها را بالاتر و اولیاء دیدن و خود را پایین دیدن در شأن جامعة ایمانی نبود.

حبّ (ابتدای راه)

آن ارتداد خطرناکی که در آیۀ 54 مائده از آن صحبت شده است از کجا شروع می‌شود؟ از پذیرش ولایت یهود و نصاری.

ولایت یهود و نصاری از کجا شروع می‌شود؟ از حبشان شروع می‌شود. بهمین خاطر است که در این آیه خداوند از حبّ حرف زده است ـ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ

يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ یعنی کسانی که دست ردّ به ولایت یهود و نصاری می‌زنند. يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ یعنی انگار همه بدبختی ها از حبشون شروع میشه و مگر دین، چیزی غیر از حبّ و بغض هاست؟ و مگر نفرمودند[i]: هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ[2]

بغض

اگر اینطور است بنابراین باید دو زانو در محضر زیارت عاشورا بنشینم و این فراز رو التماس کنیم: خدایا «رَزَقَنِي الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ» – تو به من رزق بده بیزاری از دشمنانت را.

«رَزَقَنِي الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ» یعنی حبّ و بغض اکتسابی نیست. چیزی نیست که دست خودمان باشد. باید از خدا التماس کنیم که محبت نماید.

«رَزَقَنِي الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ» یعنی خدایا این تو هستی که بیزاری از دشمنانت را باید رزق من نمایی.

اگه این جمله که دین چیزی جز حبّ نیست درست باشه: «وَ هَلِ اَلدِّينُ إِلاَّ اَلْحُبُّ»

پس باید دو زانو باز پای زیارت عاشورا بنشینیم و از خداوند التماس کنیم: «بَرِئْتُ اِلَی اللّه وَ اِلَیکمْ مِنْهُمْ». خدایا من امروز آمده ام اقرار کنم به برائت و بیزاری از آنان به سوی تو. و نه فقط از خودشان بلکه از «… وَ مِنْ اَشْیائِهِمْ وَ اَتْبَاعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ».

از اشیاء و اتباعشون یعنی بیزاری از همه چیزشون. از سبک زندگی شان گرفته تا فرهنگ و منش و رفتار و کردارشان و نوع تفکر و اندیشه هایشان – و خلاصه خدایا رزق بیزاری از همه چیزشان را برایمان قرار بده.

بزک کردن

پذیرش ولایت و سروریِ آنها ابتدا از حبّشان شروع می‌شود و حبّشان نیز از حبّ اشیائشان شروع می‌شود. آنقدر همه چیزشان را تزئین شده و زیبا می‌بینیم که تحسینشان می‌کنیم و آیا این همان خط و نشان ابلیس برای خدا نیست که من دنیا را در نظر بندگانت تزئین و تسویل[3] خواهم کرد؟

آنقدر در زیر سایۀ ابلیس تزئین شده‌اند که ابتدا تحسینشان می‌کنیم. آرام آرام به آنها احساس نیاز پیدا می‌کنیم. بعد کم کم یک چیزی شبیه منطق بهمان می‌گوید که باید دستمان را توی دستانشان قرار دهیم و ما هم دستمان را توی دستشان قرار می‌دهیم. اینگونه می شود که گام به گام از اماممان جدا و دورتر می شویم.


مستندات:

[1] ) [محمّد38] ص510 ـ ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ آن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ * شما همان [مردمي‏] هستيد كه براي انفاق در راه خدا فرا خوانده شده‏ايد. پس برخي از شما بخل مي‏ورزند، و هر كس بخل ورزد تنها به زيان خود بخل ورزيده ، و [گرنه‏] خدا بي‏نياز است و شما نيازمنديد؛ و اگر روي برتابيد [خدا] جاي شما را به مردمي غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.
[2] ) الكافی ،ثقة الاسلام كلینی  ج ۲ ص ۱۲۵ / المحاسن ،احمد بن ابى عبد اللّه برقى،‏ج ۱،ص۲۶۲ / تفسيرفرات‏الكوفی، فرات بن ابراهيم كوفى‏،ص ۴۲۸ / بحارالأنوار، علامه مجلسی ج ۶۵ ص  ۶۳ :
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِيمَانِ هُوَ فَقَالَ وَ هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
فضيل بن يسار گويد: از امام صادق عليه السلام از حب و بغض (محبت و دشمن) پرسیدم كه آیا از [نشانه های] ایمان است فرمود: مگر ايمان چيزى غير از حب و بغض است؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «خدا ايمان را محبوب شما كرد و آن را در دل شما بياراست و كفر و نافرمانى و عصيان را ناپسند شما كرد. كه آنان هدایت یافتگان می باشند.
[3] ) زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ اَلَّذِينَ اِتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ
زُيِّنَ لِلنّٰاسِ حُبُّ اَلشَّهَوٰاتِ مِنَ اَلنِّسٰاءِ وَ اَلْبَنِينَ وَ اَلْقَنٰاطِيرِ اَلْمُقَنْطَرَةِ مِنَ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ وَ اَلْخَيْلِ اَلْمُسَوَّمَةِ وَ اَلْأَنْعٰامِ وَ اَلْحَرْثِ ذٰلِكَ مَتٰاعُ اَلْحَيٰاةِ اَلدُّنْيٰا وَ اَللّٰهُ عِنْدَهُ حُسْنُ اَلْمَآبِ
وَ زَيَّنَ لَهُمُ اَلشَّيْطٰانُ أَعْمٰالَهُمْ
[i] ) روایات در موضوع «هل الدین الا الحب و البغض»
نشانی : بحار الأنوار , جلد۲۷ , صفحه۹۵ – قائل : امام صادق (علیه السلام)
شي، [تفسير العياشي ] ، عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: قِيلَ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّا نُسَمِّي بِأَسْمَائِكُمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِكُمْ فَيَنْفَعُنَا ذَلِكَ فَقَالَ إِي وَ اَللَّهِ وَ هَلِ اَلدِّينُ إِلاَّ اَلْحُبُّ قَالَ اَللَّهُ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّٰهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اَللّٰهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ .
 
نشانی : مجموعة ورّام , جلد۲ , صفحه۵۰ – قائل : امام باقر (علیه السلام) ، پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
بُرَيْدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي فُسْطَاطِهِ بِمِنًى فَنَظَرَ إِلَى زِيَادٍ اَلْأَسْوَدِ مُنْقَلِعَ اَلرِّجْلَيْنِ فَرَثَى لَهُ وَ قَالَ مَا لِرِجْلَيْكَ هَكَذَا قَالَ جِئْتُ عَلَى بَكْرٍ لِي نِضْوٍ وَ كُنْتُ أَمْشِي عَنْهُ عَامَّةَ اَلطَّرِيقِ فَرَثَا لَهُ فَقَالَ عِنْدَ ذَلِكَ زِيَادٌ إِنِّي أُلِمُّ بِالذُّنُوبِ فَإِذَا ظَنَنْتُ أَنِّي قَدْ هَلَكْتُ ذَكَرْتُ حُبَّكُمْ فَإِذَا ذَكَرْتُهُ رَجَوْتُ اَلنَّجَاةَ وَ تَجَلَّى عَنِّي فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ هَلِ اَلدِّينُ إِلاَّ اَلْحُبُّ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى حَبَّبَ إِلَيْكُمُ اَلْإِيمٰانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ قَالَ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّٰهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اَللّٰهُ وَ قَالَ يُحِبُّونَ مَنْ هٰاجَرَ (إِلَيْهِمْ) إِنَّ رَجُلاً أَتَى اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أُحِبُّ اَلْمُصَلِّينَ وَ لاَ أُصَلِّي وَ أُحِبُّ اَلصَّوَّامِينَ وَ لاَ أَصُومُ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكَ مَا اِكْتَسَبْتَ ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا تَبْتَغُونَ وَ مَا تُرِيدُونَ أَمَا إِنَّهَا لَوْ كَانَتْ فَزْعَةً مِنَ اَلسَّمَاءِ فَزِعَ كُلُّ قَوْمٍ إِلَى مَأْمَنِهِمْ وَ فَزِعْنَا إِلَى نَبِيِّنَا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ فَزِعْتُمْ إِلَيْنَا .
 
نشانی : تفسير نور الثقلين , جلد۵ , صفحه۲۸۵ – قائل : امام باقر (علیه السلام)
فِي مَحَاسِنِ اَلْبَرْقِيِّ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ صَفْوَانَ اَلْجَمَّالِ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ لَهُ قَالَ: يَا زِيَادُ وَيْحَكَ وَ هَلِ اَلدِّينُ إِلاَّ اَلْحُبُّ؟ أَ لاَ تَرَى إِلَى قَوْلِ اَللَّهِ: “إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّٰهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اَللّٰهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ” أَ وَ لاَ تَرَوْنَ قَوْلَ اَللَّهِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ “حَبَّبَ إِلَيْكُمُ اَلْإِيمٰانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ» وَ قَالَ: يُحِبُّونَ مَنْ هٰاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ قَالَ: اَلدِّينُ هُوَ اَلْحُبُّ، وَ اَلْحُبُّ هُوَ اَلدِّينُ.
 
نشانی : دعائم الإسلام , جلد۱ , صفحه۷۱ – قائل : امام باقر (علیه السلام):
وَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ : أَنَّ قَوْماً أَتَوْهُ مِنْ خُرَاسَانَ فَنَظَرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ قَدْ تَشَقَّقَتَا رِجْلاَهُ فَقَالَ لَهُ مَا هَذَا فَقَالَ بُعْدُ اَلْمَسَافَةِ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَ وَ اَللَّهِ مَا جَاءَ بِي مِنْ حَيْثُ جِئْتُ إِلاَّ مَحَبَّتُكُمْ أَهْلَ اَلْبَيْتِ قَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ أَبْشِرْ فَأَنْتَ وَ اَللَّهِ مَعَنَا تُحْشَرُ قَالَ مَعَكُمْ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَ نَعَمْ مَا أَحَبَّنَا عَبْدٌ إِلاَّ حَشَرَهُ اَللَّهُ مَعَنَا وَ هَلِ اَلدِّينُ إِلاَّ اَلْحُبُّ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّٰهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اَللّٰهُ .
 
نشانی : تفسير فرات , جلد۱ , صفحه۴۲۸ – قائل : امام باقر (علیه السلام) ، پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عُمَرَ اَلزُّهْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ بْنِ اَلْمُفَلَّسِ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ وَ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ اَلْعِجْلِيِّ وَ إِبْرَاهِيمَ اَلْأَحْمَرِيِّ قَالاَ: دَخَلْنَا عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ عِنْدَهُ زِيَادٌ اَلْأَحْلاَمُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ يَا زِيَادُ مَا لِي أَرَى رِجْلَيْكَ مُتَعَلِّقَيْنِ قَالَ جُعِلْتُ لَكَ اَلْفِدَاءَ جِئْتُ عَلَى نِضْوٍ لِي عَامَّةَ اَلطَّرِيقِ وَ مَا حَمَلَنِي عَلَى ذَلِكَ إِلاَّ حُبِّي لَكُمْ وَ شَوْقِي إِلَيْكُمْ ثُمَّ أَطْرَقَ زِيَادٌ مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ جُعِلْتُ لَكَ اَلْفِدَاءَ إِنِّي رُبَّمَا خَلَوْتُ فَأَتَانِي اَلشَّيْطَانُ فَيُذَكِّرُنِي مَا قَدْ سَلَفَ مِنَ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْمَعَاصِي فَكَأَنِّي آيِسٌ ثُمَّ أَذْكُرُ حُبِّي لَكُمْ وَ اِنْقِطَاعِي [إِلَيْكُمْ] وَ كَانَ مُتَّكِئاً لكم قَالَ يَا زِيَادُ وَ هَلِ اَلدِّينُ إِلاَّ اَلْحُبُّ وَ اَلْبُغْضُ ثُمَّ تَلاَ هَذِهِ اَلْآيَاتِ اَلثَّلاَثَ كَأَنَّهَا فِي كَفِّهِ “ وَ لٰكِنَّ اَللّٰهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ اَلْإِيمٰانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ اَلْكُفْرَ وَ اَلْفُسُوقَ وَ اَلْعِصْيٰانَ أُولٰئِكَ هُمُ اَلرّٰاشِدُونَ. `فَضْلاً مِنَ اَللّٰهِ وَ نِعْمَةً وَ اَللّٰهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ  وَ قَالَ” يُحِبُّونَ مَنْ هٰاجَرَ إِلَيْهِمْ  وَ قَالَ” إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّٰهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اَللّٰهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اَللّٰهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ”  أَتَى رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ إِنِّي أُحِبُّ اَلصَّوَّامِينَ وَ لاَ أَصُومُ وَ أُحِبُّ اَلْمُصَلِّينَ وَ لاَ أُصَلِّي وَ أُحِبُّ اَلْمُتَصَدِّقِينَ وَ لاَ أَتَصَدَّقُ [أَصَّدَّقُ] فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكَ مَا اِكْتَسَبْتَ أَ مَا تَرْضَوْنَ أَنْ لَوْ كَانَتْ فَزْعَةٌ مِنَ اَلسَّمَاءِ فَزِعَ كُلُّ قَوْمٍ إِلَى مَأْمَنِهِمْ وَ فَزِعْنَا إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ فَزِعْتُمْ إِلَيْنَا .
 
 
فَتَرَى اَلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسٰارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشىٰ أَنْ تُصِيبَنٰا دٰائِرَةٌ فَعَسَى اَللّٰهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلىٰ مٰا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نٰادِمِينَ  ﴿المائدة، 52﴾
کسانی که در دل هایشان بیماری [دورویی] است، می  بینی که در دوستی با یهود و نصاری شتاب می ورزند و [بر پایه خیال باطلشان که مبادا اسلام و مسلمانان تکیه گاه استواری نباشند] می  گویند: می  ترسیم آسیب و گزند ناگواری به ما برسد [به این سبب باید برای دوستی به سوی یهود و نصاری بشتابیم]. امید است خدا از سوی خود پیروزی یا واقعیت دیگری [به نفع مسلمانان] پیش آرد تا این بیماردلان بر آنچه در دل هایشان پنهان می  داشتند، پشیمان شوند.
 
 [bs3]فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنٰاهٰا وَ هِيَ ظٰالِمَةٌ فَهِيَ خٰاوِيَةٌ عَلىٰ عُرُوشِهٰا وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ  ﴿الحج‏، 45﴾
و چه بسیار شهرها را در حالی که اهلش ستمکار بودند، هلاک کردیم، پس [به سبب نزول عذاب سقف های خانه هایشان خراب شده و دیوارهایشان بر] سقف ها فرو ریخته است و [چه بسیار] چاه های پر آب [که به سبب نابود شدن مالکانش] متروک افتاده و کاخ ها و قصرهای برافراشته [ومحکمی که بی ساکن و بی صاحب مانده است.]
 
 
فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ |مائده54|
لینک این محتوا رو به بهترین دوستت هدیه کن:
SoroushEitaaBale
اگر با خطایی مواجه شدید

لطفا از صفحه اسکرین گرفته
و به پشتیبان سایت واتساپ کنید

98-9301010036+

[njwa_button id="273"]