اینکه وارد فاز نظامی بشویم و یا نشویم به روی میز بودن گزینه نظامی در روی میزِ آنها نیست. تا خداوند چه زمانی گزینه نظامیاش را روی میز بگذارد. هر وقت خداوند تصمیم گرفت آنگاه آنها وارد فاز نظامی خواهند شد و دیگر عقب نمیکشند و تا به آخر هم جلو میآیند.
تدبر در قرآن
بوزینگان
نظام خدا یَله و رها وانهاده نشده است. خداوند برای قومی که مسخ به بوزینه شدن در کارنامة تاریخ ننگین آنها ثبت شده است برنامه دارد. خداوند وعده دارد. او کار دارد و سورة اسراء مملو از رؤیت های خدا از برای رسولش(ص) است.
این جا اصرار دارد که قبل از معراج، چیزهایی را به رؤیت حبیبش برساند. آن جا – در آیة 60 از همین سوره[1] – اصرار دارد رؤیایی به رؤیت حبیبش می رساند.
حبیبش از خواب برمی خیزد در حالیکه به شدت اندوهگین است. بلافاصله جبرئیل سراسیمه نازل می شود:
- جبرئیل: ای رسول خدا، این چه اندوهی است که بر چهرة شما نشسته است؟
- پیامبر(ص): خداوند رؤیایی به رؤیت من رساند. در خواب دیدم که بوزینگان بر مِنبرم بالا می روند.
نفرمود سگ ها از منبرم بالا می روند. نفرمود خوک یا فلان حیوان از منبرم بالا خواهند رفت. بطور مشخص در حدیث فرمودند بوزینگان و قلم در آیة 60 اسراء نوشت، «اَلشَّجَرَةَ اَلْمَلْعُونَةَ فِي اَلْقُرْآنِ» و این ها هر دو یک قوم هستند: بنی اسرائیل.
لشگر خدا
نظام خدا یَله و رها وانهاده نشده است. خداوند برنامه دارد. خداوند وعده دارد و سورة اسراء، سورة به رؤیت رساندن برنامه های خدا از برای حبیبش است.
همیشه در تاریخ خداوند عذاب را از آسمان فرستاده است. با یک صیحه یا آتشی از آسمان یا لرزه ای از دل زمین تکلیف فساد و مفسدین را یکسره کرده است. اما اینبار برنامه اش متفاوت است. اینک خداوند اراده کرده است که عبادش را سراغ قوم فاسد بفرستد.
از همان آیات ابتدایی درمییابیم که این سوره، سورۀ خط و نشان کشیدن است. سورة خط و نشان کشیدن خداوند برای بنی اسرائیل است. نه با صاعقه و زمین لرزه بلکه با بعث نمودن عبدهایی که به شدت خدایی هستند. آنقدر خدایی هستند که اصلا می شود اسمشان را گذاشت: لشگر خدا.
تصویر لشگر خدا در این سوره حاکی از یک سیطرة هیبت مند است. عِباداً لَنا یعنی عبدهایی که به شدت – دربست – متعلق به خدا هستند. عبدهایی که وقتی به آنها نگاه میکنی انگار شش دانگ از سندِ وجودشان از برای خداست، درست مانند همین جوانانی که امروز عکسهای آنها را بر در و دیوار شهر ها و کوچه هایمان می یابیم.
در دو نبرد؛ دو خط و نشان کاملا جدی از طرف خدا به بنیاسرائیل توسطِ «عِباداً لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» نشان داده شده است.
خط و نشان دیگری هم خدا میکشد، آنجایی که میفرماید: فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ. این خودش ماجرای مفصلی دارد که مجال بحث ما نیست.
خوانش آیات
إسراء ـ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * به اسم الله که رحمن و رحیم است
مقدمات معراج و عروج بشریت
[إسراء1] ص282 ـ سُبْحانَ الَّذي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ * منزّه است آن [خدايي] كه بندهاش را شبانگاهي از مسجد الحرام به سوي مسجد الاقصي ـ كه پيرامون آن را بركت دادهايم ـ سير داد، تا از نشانههاي خود به او بنمايانيم، كه او همان شنواي بيناست.
دو بار فساد انگیزی در زمین
[إسراء4] ص282 ـ وَ قَضَيْنا إِلى بَني إِسْرائيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبيراً * و در كتاب آسماني[شان] به فرزندان اسرائيل خبر داديم كه: «قطعاً دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و قطعاً به سركشي بسيار بزرگي برخواهيد خاست. »
بنی اسرائیل دو مرتبه در زمین فساد میکنند ـ مَرَّتَيْنِ. زمین را به کثافت میکشانند ـ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ. فقط همین. نه بلکه گردنکشی میکنند ـ وَ لَتَعْلُنَّ. برتری جویی میکنند. ما بالاتریم میکنند.
نه اینکه فقط حرفش را بزنند. مثالش در زمان فرعون است. خداوند واژۀ علو کردن را یکبار هم در مورد فرعون بکار برده است تا ما یک نمونه داشته باشیم.
بنیاسرائیل ـ درست مثل فرعون ـ عملا خودشان را حاکم میکنند. مثل فرعون دست بالا را میگیرند. فقط همین. نه. در ادامه میفرماید «عُلُوًّا كَبيراً»، یعنی خیلی کارشان بالا میکشد. تا چه حد؟ میفرماید: عُلُوًّا كَبيراً.
نبرد اول
[إسراء5] ص282 ـ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً * پس آنگاه كه وعده [تحقّق] نخستين آن دو فرا رسد، بندگاني از خود را كه سخت نيرومندند بر شما ميگماريم، تا ميان خانهها[يتان براي قتل و غارت شما] به جستجو درآيند، و اين تهديد تحقّقيافتني است.
خب خدا همیشه اینجور اقوام را عذاب آسمانی کرده است. با اینها میخواهد چکار کند؟ اینجا دارد میگوید. خداوند برای هر دوبار فسادشان برنامه دارد. هم برای فساد اولشان، هم برای فساد دومشان. دو تا وعدۀ عذاب برای دو ماجرای فساد. و هر دو مربوط به بنی اسرائیل.
نظام خدا یله و رها نیست. وعدۀ اول عذاب که فرا برسد خداوند بعث میکند ـ بَعَثْنا، برمیانگیزاند یک عدهای را که بروند آنها را سرجایشان بنشانند. اینبار خداوند گوشمالیاش بصورت زمینی است و از طریق یک عدهای اینکار را انجام میدهد.
فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما
به اینکه مدام میگویند گزینۀ نظامی روی میز است خیلی توجه نکنید. تا وقتیکه زمانِ گزینۀ نظامی فرا نرسد آنگاه هرچقدر هم با قدرت جلو بیایند باز خداوند با یک گرفتاری آنها را پس خواهد زد. اگر بخواهند اصرار کنند و بیشتر جلو بیایند آنگاه خداوند فتیله را بالاتر میکشد و با آبروریزی و خفّت بیشتری پس میکشند. میدانند این را فلذا خیلی سریع عقب میکشند.
اینکه وارد فاز نظامی بشویم و یا نشویم به روی میز بودن گزینه نظامی در روی میزِ آنها نیست. تا خداوند چه زمانی گزینه نظامیاش را روی میز بگذارد. هر وقت خداوند تصمیم گرفت آنگاه آنها وارد فاز نظامی خواهند شد و دیگر عقب نمیکشند و تا به آخر هم جلو میآیند.
فرصت و قدرت مجدد
[إسراء6] ص282 ـ ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفيراً * پس [از چندي] دوباره شما را بر آنان چيره ميكنيم و شما را با اموال و پسران ياري ميدهيم و [تعداد] نفرات شما را بيشتر ميگردانيم.
مدتها بعد از عذاب اول دوباره ای بنیاسرائیل، دوباره شما قدرت پیدا میکنید و باز روز از نو و روزی از نو و دوباره فساد میکنید و برتری جویی و گردنکشی و فرعون بازی در زمین.
فسادِ دوم – نبرد دوم
[إسراء7] ص282 ـ آن أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ آن أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبيراً * اگر نيكي كنيد، به خود نيكي كردهايد، و اگر بدي كنيد، به خود [بد نمودهايد]. و چون تهديد آخر فرا رسد [بيايند] تا شما را اندوهگين كنند و در معبد[تان] چنانكه بار اول داخل شدند [به زور] درآيند و بر هر چه دست يافتند يكسره [آن را] نابود كنند.
اینبار لشگر خدا وارد مسجد میشوند ـ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ. کدام مسجد؟ اول سوره آمده است: احتمالا مسجد الاقصی مد نظر است ولی شاید هم مسجد الحرام باشد. شاید بنی اسرائیل بعد از شکست اول به سوی مسجد الحرام پناهنده بشوند و موضوع جنگ دوم در مسجد الحرام باشد. اما شاید هم مسجد الاقصی باشد ـ والله اعلم.
بهر حال لشگر خدا داخل مسجد میشوند همانطوریکه بار اول وارد شدند كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ. بعد چکار میکنند؟ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبيراً یعنی به هر چه دست یافتند نابود میکنند. در یک کلام منهدمتان میکنند.