سوره طه

14. سعی نادیده

نقل شده که ابلیس(لعنه الله) بعد از هبوط سراغ دجال که مثل خودش یکی از شیاطینِ جنّی بود رفت و گفت با ریاضت کشیدن قوی شو و خودت را برای آخرالزمان آماده کن. ببینید از زمان حضرت آدم(ع) دارد تمرین می­کند. ریاضت می­کشد و توانهایش را افزایش می­دهد. جالب است که خداوند ماجرایش را در این سوره آورده است. در زمان حضرت موسی(ع) سنگینترین ضربه را او به قوم موسی وارد کرد. عیناً در آخرالزمان هم با توانهایی که دارد سنگین­ترین فتنه را او به پا خواهد کرد. اما با اینحال حتی او هم نمی­تواند. از حوالی مقطع خَسْف و قَذْف به بعد، «أَكادُ أُخْفيها» شده است.

تدبر در قرآن

پیشگوها و آینده نگرها بهیچ وجه نمی توانند الساعة و ظهور را توقیت کنند. خداوند مهدی اش(عج) و ظهور را از دسترسی آنها خارج کرده است.قویترینِ ریاضت کارها به همدیگر می گویند از اینجا به بعدش را نمی توانیم جلو برویم. هم ظهور و هم مهدی(عج) را خداوند «أَكادُ أُخْفيها» کرده است. نمی توانند ببینند.

* * *

چرا خداوند این کار را کرده است؟ اگر کار دست ما بود، آنگاه اجازه می دادیم قابل رؤیت باشد تا تردید ها برطرف شود. تا امر برای خیلی ها روشن شود. اما برای خدا چیزی دیگری مهم تر است.

آن چه چیزی است که می تواند مهم تر باشد؟ مگر چیزی مهم تر از مطمئن شدن قلب ها و رفع تردید ها هم وجود دارد؟ اینجاست که لحن و گویش خدا، نظر انسان را جلب می کند:

  • دوست دارم ببینم چه کسی خودش را به سعی و تکاپو می اندازد
  • می خواهم برایش یک جزایی در نظر بگیرم.

 نفرمود لِتُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ – بِما تعْمَلُونَ، بلکه «بِما تَسْعى» مطرح است. یعنی نه بخاطر دیده هایش بلکه بخاطر سعیِ نادیده اش. معلوم می شود که خداوند «سعیِ نادیده» می خواهد.

  • «إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفيها لِتُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى» – طه 15

تدبر در قرآن

حتی تصورش هم جالب است که خداوند – بلاتشبیه – مشتاقانه سعی کنندگانش را به تماشا نشسته است و برایشان یک جزای بسیار قیمتی در نظر گرفته است. آنقدر این صحنه یا آن جزا برایش مهم است که بر خیلی چیزهای دیگر ترجیحش داده است.  تلویحی و زبان حال عرض می شود و غرض موصوف دانستن خدا به این اوصاف نیست:

  • خدایا تردید ها رفع شود مهم تر است ها
  • نه، می خواهیم به نظاره بنشینم – بلاتشبیه – که چه کسانی نادیده به سعی کشیده خواهند شد
  • این برایم مهم تر است

وقتي گفته مي شود «تَسْعى»، بلافاصله سعی بین صفا و مروه در ذهن‏مان بیاید. معنایابی حدیثی اش از قول امام حسین (علیه‏السّلام) نقل می‏شود:

  • «وَ لَا تَحْتَسِبُوا بِمَعْرُوفٍ‏ لَمْ تَعْجَلُوا» –
  • کار خوبی که برایش عجله نمی‏کنید اصلاً به حساب نیاورید.

کار خوبی که برایش عجله نمی‏کنید و سر فرصت انجام می‏دهید، این را اصلاً به حساب نیاورید. این حرف من و شما نیست، این کلام امام حسین(ع) بود.

اگر هنوز هم نتوانستیم لحن و گویش الهی را خوب حسّ کنیم، پس کمی چاشنی محاوره ای به ترجمه اضافه کنیم:

  • دوست دارم ببینم چه کسی خودش را به سعی و تکاپو می اندازد
  • دوست دارم ببینم چه کسی خودش را به در و دیوار می کوبد
  • می خواهم برایش یک جزایی در نظر بگیرم.

تردید نکنیم که «به در و دیوار زدن» از کجا آمده است. این را واژۀ «تَسْعى» دارد به ما می فهماند. سعی دقیقا همان رفتاری است که مادر حضرت اسماعیل(ع) بین صفا و مروه داشت. جگر گوشه اش را تشنه در گوشۀ بیابان رها کرده است و در جستجوست. به چه کنم چه کنم افتاده است. نمی دود اما راه هم نمی رود. اینطور نیست که سلانه سلانه در جستجو باشد. فکر و ذکری هست که آرام و قرار برایش نگذاشته: پارۀ تنش.

جانش بند به جان اوست. ناآرام است. بی قرار است. به سعی راه می رود. شتاب دارد. عجله دارد. این فکر که اکنون پسرم در آن گوشۀ صحرا چه حال و روزی دارد، برایش شکنجه است. تمام فکر و ذکرش، اوست. تکاپو در کوچترین حرکات و سکناتش موج می زند. آنی و لحظه ای از آن لحظاتش خالی از سعی نیست.

خداوند می خواست یکبار برای همیشه، واژه سعی را برای ما انسانهای مستضعف معنا کند. بخاطر همین یک واژه، یک صحنه راه انداخت. یک مادر، یک فرزند، تشنگی، بی قراری و خلاصه جزئیات زیادی را در صحنه چید. یک مادری که به شدت به چه کنم چه کنم افتاده و عنقریب است که از پا دربیاید. یک چنین صحنه ای، برای اینکه سعی معنا شود. نه فقط معنا شود بلکه جزو مناسک حج شود تا همیشه جلوی چشم مؤمنین و مؤمنات باشد.

حالا که خداوند اینقدر زحمت کشیده است، انصاف نیست که گاهی به مراسم سعی فکر نکنیم. عجب، خدایا پس تو از ما سعی می خواهی. در این آیه هم نگاهت به دنبال سعی ماست. فرمودند «وَ لَا تَحْتَسِبُوا بِمَعْرُوفٍ‏ لَمْ تَعْجَلُوا» – کار خوبی که برایش عجله نمی‏کنید را اصلاً به حساب نیاورید.

چقدر زیباست که بعد از تدبر در قرآن بیاییم آیات را تحسّس کنیم. تحسّس تقریبا یعنی جستجویی که همراه با حسّ باشد. «فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ»[1] تقریبا همین است. کلام خدا را باید تحسّس کرد. باید بو کشید و در فضای آن کلام زندگی کرد. درست مانند سخن مولا(ع) که می فرمایند من در قصص گذشتگان رفتم و تو گویی با آنها زندگی می کردم و … .

حالا بیاییم یکبار دیگر دیگر آیه را – با تحسّس – بخوانیم:

  • «إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفيها لِتُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى» – طه 15
  • می خواهم ببینم که چه کسی برای ظهور، خودش را به آب و آتش می زند
  • چه کسی آرام و قرارش را از دست می دهد
  • چه کسی فکر و ذکرش و همۀ زندگی اش …
  • چه کسی بند بند وجودش …
  • چه کسی به تکاپو می افتد و …
  • چه کسی – نه سلانه سلانه و سر فرصت – بلکه به عجله و شتاب …
  • و همۀ اینها بخاطر اینکه یک جزای عجیب و غریب و قیمتی در نظر گرفته ام
  • دریک کلام: جزا برای سعیِ نادیده

خواندیم و دیدیم که أُولوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ (عليهم السّلام) تمام همّ و غمّ شان معطوف امام زمان (عجّل الله تعالي فرجه)بود. شخصیت ما هم باید سعی در قبال مهدویت باشد. رفقایمان به ما بگویند آقای سعیِ مهدوی. مثل شهید تهرانی مقدم و امثال ایشان. ناممان سعی باشد و نام خانوادگی: مهدوی. آقای «سعیِ مهدوی» .

زندگي ما بايد به حالات نيمه دويدن به سوي مهدي (عجّل الله تعالي فرجه) باشد. شخصيت ما بايد اين باشد. کلام ما بايد حاکي از اين باشد. رفتار ما، منش ما، همه وجودمان، همه ابعادمان بايد سعي «الي المهدي» باشد.

تدبر در قرآن و تحسس در قرآن باید با هم باشند

خداوند نمي فرمايد فعلا بنشینید و هر وقت «ساعت» واقع شد دست به کار شوید بلکه می فرماید از الان بدويد. به موسایش(ع) از چند هزار سال قبل می فرماید: «ساعت» در آينده است اما از الان بدو.

این حرف از اساس اشتباه است که ما باید دست روی دست بگذاریم و هیچ کاری نکنیم و هر حرکتی قبل از ظهور باطل است و خدای ناکرده حرکت کنندگان طاغوت هستند. اینها برداشتهایی کج از ذهنهایی وارونه هستند که مخالف نص صریح این آیات هستند.

تکلیف این نیست که به ظهور برسیم بلکه تکلیف این است وظیفه خودمان را آن هم با حالت سعی و عجله انجام بدهیم. آن مؤمني که تمام عمرش براي مهدويت دويد، سپس عمرش تمام شد و ظهور واقع نشد، سعیش مشکور است و مستحق پاداش. سَعْيُه مَشْکُورًا و نزد خدا مأجور است.


[1] ) يٰا بَنِيَّ اِذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ وَ لاٰ تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اَللّٰهِ إِنَّهُ لاٰ يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْكٰافِرُونَ  ﴿يوسف‏، 87﴾

 

لینک این محتوا رو به بهترین دوستت هدیه کن:
SoroushEitaaBale
اگر با خطایی مواجه شدید

لطفا از صفحه اسکرین گرفته
و به پشتیبان سایت واتساپ کنید

98-9301010036+

[njwa_button id="273"]