وَ كَذٰلِكَ أَنْزَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا وَ صَرَّفْنٰا فِيهِ مِنَ اَلْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً ﴿طه، 113﴾ فَتَعٰالَى اَللّٰهُ اَلْمَلِكُ اَلْحَقُّ وَ لاٰ تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً ﴿طه، 114﴾
تدبر در قرآن
خداوند در آیه 113 سوره طه میفرماید:
ما قرآن را این چنین عربی نازل کردیم |
وَ كَذٰلِكَ أَنْزَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا |
و در قرآن صرف کردیم |
وَ صَرَّفْنٰا فِيهِ مِنَ اَلْوَعِيدِ |
تا … |
لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً |
ای مردم، من توی قرآن آمدهام و صرف کردم. صَرَّفْنٰا کردم. این قرآنی که در دست شماست، وعید در آن صَرَّفْنٰا شده است.
صرف کردن به چه معناست؟ یک معنای ساده برای صرف کردن این است که میگویند مثلاً ضَرَبَ را صرف کن. میگوییم: ضَرَبَ، ضَرَبا، ضَرَبوا، ضَرَبَتْ، ضَرَبَتا، ضَرَبْنَ. صرف کردن در یک معنای ساده یعنی مراحل فعل را به ترتیب گفتن.
ای مردم، ما در قرآن مراحل را گفتیم. به ترتیب هم گفتیم. وَ صَرَّفْنا فیهِ یعنی ما در قرآن صرف کردیم و مراحل را گفتیم. مراحل چه چیزی را؟ وَ صَرَّفْنا فیهِ مِنَ الْوَعیدِ، یعنی مراحل وقوع یک وعده را به ترتیب گفتیم. این میشود وعید.
وقتی یک وعدۀ زمانی با مراحلش گفته شود، این میشود وعید. وقتی خداوند میفرماید ما وعید را مطرح کردهایم، یعنی هم وعدههای مدنظر و هم مراحل تحقق و گام های فرارسیدنش را گفتیم. یعنی جوری گفتیم که شما بتوانید – مرحله به مرحله – تحققش را رصد کنید. گام به گام در مسیر تحققش همراه شوید. اینکه تححق آن وعده در طی این مراحل با کم و کیفاش صرف شده باشد، این میشود وعید.
وقتی که خداوند وعدهای را وعید میکند آنگاه یسیرتر میشود به آن ایمان آورد. کافیست گامهای تحققش را بدانیم، دنبال کنیم و کم کم باور کنیم.
بعد از اینکه شتر حضرت صالح(ع) را پِی کردند آنگاه عذاب برایشان حتمی شد. اما خیلی جالب است که تا نزول عذاب، یک مرحله بندی برایشان صرف شد. حضرت صالح(ع) فرمودند روز اول چهره هایتان زرد خواهد شد، روز دوم سرخ، و روز سوم سیاه خواهد شد. در احادیث آمده که در روز دوم یا سوم، به وقوع عذاب یقین پیدا کرده بودند. طوری خداوند برایشان مرحله به مرحله صرف کرده بود که برایشان یقین حاصل شده بود اما از شدت لجاجت میگفتند حاضریم هلاک بشویم اما … .
چرا خداوند مراحل را صرف میکند؟ چرا صَرَّفْنٰا؟ بخاطر لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ. یعنی شاید شما شاید شما با برنامۀ پیشرو آشنا شوید و بخاطر خطری که در آن است، تقوا بورزید و خودتان را محفوظ بدارید. کم کم باور کنید، ایمان بیاورید، قبول کنید، با مراحل وقوع یک وعده آشنا شوید و به خاطر ماجرایی که در آن است، تقوا بورزید.
تقوا بورزیم یعنی چکار کنیم؟ یعنی بدانید و عکس العمل مناسب با همان وعید را نشان دهید. تقوی در قبالِ وعدۀ مدنظر است. ابتدا دانستن و بعد عکس العملی در خور داشتن.
«وَ صَرَّفْنٰا فِيهِ» یعنی ما در قرآن جریانش را آوردهایم. «تَصْریفِ الرِّیاحِ» یعنی جریان دادنِ باد. این فعل را صرف کن یعنی جریانش بده، یعنی مراحلش را مطرح کن.
خداوند این وعده را صرف کرده است. یعنی مراحلش را در زمان مطرح کرده است. جریانش را گفته است. اینکه چه میشود، چه نمیشود، با چه تقدم و تأخر زمانی و با چه کم و کیفی، همۀ اینها را مطرح کرده است.
قطار تاریخ با سرعت به سوی آیندۀ نورانیاش در حال تاختن است. مدیریت این قطار از جانب خدا با حضرت طاهاست و دست ما نیست. چه بخواهیم و چه نخواهیم این قطار به پیش میتازد. کاری که خداوند انجام داده است این است که گام های پیش روی را صرف کرده است.
مسیر پیش رو مملو از تونلهای وحشتناک وحشیگری و داعشسازیهای دشمن است. تقوی بورزید یعنی بدوید خودتان را حفظ کنید. بدویم خودمان را آماده کنیم. بدویم به هم تذکر دهیم. حتی اینکه حکومتی مقتدر تشکیل دهیم، این نیز مشمول معنای تقوی ورزیدن است. دیر بجنبیم، مثل زمان فرعون مردانمان به بردگی و زنانمان را به استحیاء و جهاد نکاح خواهند گرفت.
طبق آیات ابتدایی سورۀ اسراء، یکی از گامهای وعید، حملۀ اسرائیل به ما و متعاقبا نابودی آنهاست. چه کار کنیم؟ تا متوجه شدیم بیاییم عکس العملی در خور داشته باشیم. به سرعت دست به کار شوید. بدویم به هم تذکر دهیم و خودمان را آماده کنیم. چنین کردن، چنان کردن، مجموعه این اقدامات میشود تقوایی که در این آیه از آن صحبت شده است – لَعَلَّهُمْ يَتَّقُون. من دارم در قرآنم اینها رو پیش پیش به شما میگویم که لَعَلَّهُمْ يَتَّقُون.
براحتی شاهد هستیم که نشستن و دیگران را نیز دعوت به انتظار قاعدانه کردن، بیتقوایی است. یعنی در قید و بند حفاظت نرفتن است. کلام خداوند کاملا فصیح و مبین است:
- حالا که من مراحل پیش روی را گام به گام و مرحله برایتان صرف کردهام
انتظارم بر این است که لَعَلَّهُمْ يَتَّقُون.