قصه، قصۀ خداست

فَتَلَقّٰى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمٰاتٍ فَتٰابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِيمُ  ﴿البقرة، 37﴾ پس کلِماتی را بر آدم القاء نمود، پس اینچنین توبه واقع شد…

آدم را اینگونه آغاز نمود: وَ عَلَّمَ آدَمَ اَلْأَسْمٰاءَ

و اینگونه به پایان برد: فَتَلَقّٰى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمٰاتٍ

چه کسی از ملائک فکرش را می‌کرد که قصۀ این تازه وارد به اسماء الهی گره خورده باشد – و چه آغاز عجیبی.

اما پایانش عجیب‌تر است:

– آنجائیکه خداوند کلمات را نیز بر آدم(ع) القاء می‌کند،

– – فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ.

قصه‌ای که آغازش با أسماء و پایانش با کلمات باشد دیگر قصۀ آدم نیست، بلکه قصۀ خداست. پای أسماء و صفات خدا در میان است و قصه، قصۀ اوست. در این میان، پهلوانی پای به میدان نهاده که خلیفۀ خداست و مأموریتش برپایی أسماء و کلماتِ الهی در زمین و زمان است.

این آیات قصۀ خداست و چه بسیار عجیب است:

– یکی بود؛ یکی نبود

– «یه تعداد أسماء، یه تعداد کلمات»

– میلیاردها سال مکنون و مخفی و غیب

– غیب بودند و غیب بودند و غیب بودند؛

– هیچ‌یک از اجنه، هیچ نسناس و حتی هیچ فرشته‌ای

– خلاصه هیچ کسی نبود که بتواند آن‌ها را انباء کند

– تا اینکه یک روز سر و کلۀ تازه واردی پیدا شد

– پهلوانی به نام آدم(ع)

ll#تفسير_نوجوان


لینک این محتوا رو به بهترین دوستت هدیه کن:
SoroushEitaaBale

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اگر با خطایی مواجه شدید

لطفا از صفحه اسکرین گرفته
و به پشتیبان سایت واتساپ کنید

98-9301010036+

[njwa_button id="273"]